گروه ادب و هنر - مسعود میر: کاش عباس کیارستمی با کیک تولد نمی‌رفت سر صحنه فیلم تا تولد رفیق قدیمی‌اش را تبریک بگوید.

کاش استاد خلق شخصیت‌های بامعرفت و رفیق‌باز، رفاقتش را خیلی سال پیش با سینما به هم زده بود. کاش خبر بازسازی بخشی از سینمای کهنه و پرخاطره لاله‌زار امیدوارمان نمی‌کرد به خلق یک فیلم درست و حسابی. حالا اما کار از کار گذشته است چون مسعود کیمیایی با فیلمش نتوانست حداقل‌ها را برآورده کند. توقع دیالوگ‌های ماندگار یا پلان‌های جاندار زد و خورد که دیگر برای هواداران کیمیایی خواسته زیادی نبود اما جای همین‌ها هم در «متروپل» خالی بود. کیمیایی فیلم جدیدش را مثل کارهای خودش شروع می‌کند.

بعد از آن تیتراژی که بعضی نام‌هایش از 2زاویه و طبعا 2بار روی صفحه ظاهر می‌شود، یک افتتاحیه خوب کیمیایی‌وار در باران و شیهه اسب و اندرونی خانه قدیمی اوضاع را بهتر می‌کند. ورود نقش اول فیلم کیمیایی که حالا بعد از نیم قرن به جای مرد، یک زن است هم منطقی است اما وقتی درددل‌های صاحبان سینما که حالا چند میز بیلیارد را بهانه روشن نگه داشتن چراغ سینمای قدیمی کرده‌اند (با بازی پولاد کیمیایی و محمدرضا فروتن) با پلان‌های کشدار به حرف آمدن‌ مهناز افشار سنجاق می‌شود، امیدها کم‌کم جان می‌بازد.

در میانه‌های فیلم و لابه‌لای خاطره‌بازی با پوسترها و عکس‌های خاطره‌انگیز سینمای محبوب روزهای دور باز هم کورسوی امیدی هست تا کیمیایی خودش را به رخ بکشد اما سکانس پایان‌بندی فیلم مشت آخر را می‌زند و خبری از کیمیایی‌ای که دوستش داریم، نمی‌شود. بعد از دیالوگ‌های عجیب همسران متوفایی که روایت فیلم براساس انتقام‌جویی همسر اول از زن دوم آغاز شده، نوبت به زد و خوردی از پشت شیشه می‌شود تا وقتی تیتراژ و ترانه‌اش با صدای محمدرضا فروتن می‌رسد، چیزی جز افسوس نمی‌ماند. کاش مسعود کیمیایی متروپل را نمی‌ساخت.

 

کد خبر 248483

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز